اولین سالی بود که مکلف شده بود. خواهر بزرگتر که چند سالی از او بزرگتر بود و لابد خودش را خیلی در این زمینه باتجربهتر از او میدانست برایش از روزه گفت: “ببین آجی روزه مثه نمازه نکنه یه وقت شیطون گولت بزنه روزهت رو باطل کنیا! اگه یه وقت شیطون خواست…
بیشتر »