« کدام گوری می‌خواستم بروم؟ننگ بر سازمان ذلت! »

کارت دعوت

باز هم کارت دعوت!

  شنبه 7 تیر 1399 20:34, توسط طوباي محبت   , 277 کلمات  
موضوعات: بدون موضوع, طنز

باز هم کارت دعوت!
چیزی که این روز ها اصلا حال و حوصله آن را نداشتم.
دعوت به مراسم عقد یکی از پسران خانواده همسر که بخاطر بعضی مسائل باید انتظار هر تحقیر و بی‌اعتنایی را می‌کشیدم.
از شخصی شنیده بودم برای ارتقای روحت جایی برو که دوست نداری. وقتی وارد مراسم شدم پرواز روحم را در آسمانهای بالا حس کردم.(با اون همه سر و صدا و النگ و دولنگ!)
بالاخره کسی که زیر باران قدم می‌زند باید منتظر خیس شدن هم باشد.
خلاصه مادر داماد یکی یکی سر میزها آمد تا اگر میهمانان عزیز کم و کسری داشته باشند اطلاع دهد تا رفع شود اما خانمی که شما باشید وقتی به میزی رسید که من هم سر آن بودم با خونسردی میز را رد کرد. اول حالم گرفته شد چون اتفاقا برای میز ما فقط برنج سفید آورده بودند و خبری از جوجه و کباب نبود. می‌خواستم به زمین و زمان ناسزا بگویم اما یادم افتاد که قرار است اینجا ظرفیتم را زیاد کنم و روحم را ارتقا ببخشم.
چی فکر کردین؟ برنج سفید خوردم و دم نزدم؟
نخیر اشتباه نکنید دیگر قرار نبود در این حد هم روحم ارتقا یابد.
خانم خدمتکار را صدا کردم و میز را نشانش دادم. دستش درد نکند کاری کرد که مادر داماد هم اگر می‌خواست، نمی‌توانست. خلاصه خوب شد کیفهایمان را نگشتند وگرنه درجات ارتقای روحی‌مان کاملا لو می‌رفت.
خوب دیگر حالا مطمئنم این شعر برای من سروده شده می‌گویید نه؟ از حسودیتان است!
اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی ??

♥️ تقدیم به دوستم زهرا?

پ‌ن۱: این ماجرا را به شکل طنز نوشتم تا بدونیم که به هر چیزی میشه نگاه طنز داشت و عبور کرد?

پ‌ن۲: این داستان برای خودم اتفاق نیفتاده?

طوبی

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(10)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
10 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: مهتاب [بازدید کننده] 
مهتاب
5 stars

چه با مزه
حقشونه دستت درد نکنه تا دیگه از این بی حرمتی‌ها……..
خیلی جالب و شیرین بود

1399/04/11 @ 15:15
پاسخ از: طوباي محبت [عضو] 

ممنون مهتاب جان!
بله واقعا بیخیال بودن و اهمیت ندادن بهترین راه‌حله و تجربه نشون داده که اینطور چیزها رو اصلا نباید جدی گرفت و نسبت بهش حساس شد.
این تجربه برای دوستم اتفاق افتاد و من هم براش به شکل طنز درآوردم که حال و هواش عوض بشه:)

1399/04/11 @ 16:32
نظر از: Alma [عضو] 
5 stars

نوع نگاه به چنین مهمانی رفتن عالی بود.
خود را اذیت نکنیم.

1399/04/11 @ 11:37
پاسخ از: طوباي محبت [عضو] 

آفرین دقیقا الما جان♡●♡

1399/04/11 @ 16:28
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] 
5 stars

روحیه ی قابل تحسینی داری

1399/04/10 @ 11:37
پاسخ از: طوباي محبت [عضو] 

مچکرم بانو:)

1399/04/10 @ 15:32
نظر از: **ساریه** [عضو] 
5 stars

تشکرازشما خیلی قشنگ بود

1399/04/09 @ 21:18
پاسخ از: طوباي محبت [عضو] 

ممنون از نگاه زیبات دوست خوبم

1399/04/10 @ 15:32
نظر از: سربازی از تبار سادات [عضو] 
5 stars

خیلی جالب بود

1399/04/09 @ 21:17
پاسخ از: طوباي محبت [عضو] 

سپاس دوست عزیزم:)

1399/04/10 @ 15:31
نظر از: یا کاشف الکروب [عضو] 
5 stars

با سلام و احترام. جالب بود موفق و سلامت باشید. یاحق

1399/04/09 @ 08:44
پاسخ از: طوباي محبت [عضو] 

سلام دوست خوبم
حضورت اینجا موجب دلگرمیه
شما هم موفق باشی

1399/04/09 @ 14:40
نظر از: هورمند [عضو] 
5 stars

ارتقا درجه عاییی بود.

1399/04/09 @ 06:16
پاسخ از: طوباي محبت [عضو] 

ممنون هورمند جان
نگاهت عالیه دوست عزیزم

1399/04/09 @ 14:39
نظر از: مریم [بازدید کننده]
مریم
5 stars

خیلی وقته کامنت نذاشتم یادم رفته انگار چجوری باید نوشت. خلاصه اینکه خیلی قشنگ و جذاب و خوشمزه بود. تشکر :)

1399/04/08 @ 05:16
پاسخ از: طوباي محبت [عضو] 
5 stars

سلام
آره مریم جان کلا وبلاگ رو یک مدته طلاق دادی:)
عیب نداره عزیزم یک تجدید قوا کن برگرد. در اوج برگرد و اقتدار
متشکرم از نظر شیرین و دلچسبت♡♡

1399/04/08 @ 18:40
نظر از: زهرا سادات [عضو] 
زهرا سادات
5 stars

خلاصه خوب شد کیفهایمان را نگشتند وگرنه درجات ارتقای روحی‌مان کاملا لو می‌رفت.
وای این تیکه خیییییلی خوب بود ؛)
عالی بود کلی خندیدم⁦^_^⁩

1399/04/07 @ 22:22
پاسخ از: طوباي محبت [عضو] 

خندون باشی دوست خوش ذوقم
پس تو هم مثل من خوش خنده‌ای:))
من که گاهی به چیزهایی می‌خندم که برای بعضی‌ها اصلا خنده‌دار به نظر نمیاد.
خلاصه خوشحال شدم که به لبت لبخند اومد زهرا جون♡

1399/04/07 @ 23:17


فرم در حال بارگذاری ...

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

شكوفه لبخند

هر چه گشتم در وبلاگهای دوستان وبلاگی که چاشنی طنز داشته باشد ندیدم. جایش خالی بود این بود که آستین بالا زدم. شب عید مبعث رو به فال نیک گرفتم و گفتم بسم‌الله. شاید که لبخندی به لب دوستی آمد و دلی شاد شد:) مطالب طنز این وبلاگ در صورت تولیدی بودن با امضای طوبی منتشر می‌شود.

جستجو

لبخند به لبهای آنلاین:)

  • زفاک
  • avije danesh
  • خادم المهدی
  • زهرا پورپيرعلي