« وقتی میخوای از قرنطینه خارج شی!ماجراهای پسر و پدر: خرید »

اندر حکایت چای در تغییر زمان و دگرگونی احوال!

اندر حکایت چای در تغییر زمان و دگرگونی احوال!

  پنجشنبه 7 فروردین 1399 14:32, توسط طوباي محبت   , 50 کلمات  
موضوعات: بدون موضوع

بابا بزرگهای ما وقتی چایی می‌خواستن:

ضعیفه یه چایی وردار بیار!

باباهامون: زن کجایی؟ یه چایی بریز!

همسرامون: عیال این چایی دم نکشید یه چایی با هم بخوریم؟

پسرامون: خانمم چایی می‌خوری برات بریزم؟!

نوه‌هامون: عزیزم اگه ناراحت نمیشی چایی دم کنم!

فقط سیر صعودی رو laughing

شایدم نزولی رو wink

طوبی

 

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(4)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
4 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: زهرا [بازدید کننده]
زهرا
5 stars

سلام
منم موافق پس گردنی ام.اگه نزنیم معلوم نیست چه بلایی سر نسل بعدیشون میاد.خدا رحم کنه بهشون

1399/01/09 @ 00:51
پاسخ از: طوباي محبت [عضو] 
5 stars

سلام
چه تفاهمی:)
خودمون هم خانمیم ها ولی طرفدار آقایونیم مثل اینکه
خخخخخخ

1399/01/09 @ 11:43
نظر از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
5 stars

وای وای وای
پسرا و نوه هامون پس گردنی لازم شدنااا نه!!:)))))
ولی نه گذشته از شوخی من طرفدار خانومااام و چه خوبه که بره به سمت هر چه بیشتر هوای این موجود لطیفو داشتن

جاالب بود

1399/01/08 @ 12:28
پاسخ از: طوباي محبت [عضو] 
5 stars

خخخخخ
وای شیدا مردم از خنده
پس گردنی لازم:))))
خیلی بامزه بود.

1399/01/08 @ 14:38


فرم در حال بارگذاری ...

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

شكوفه لبخند

هر چه گشتم در وبلاگهای دوستان وبلاگی که چاشنی طنز داشته باشد ندیدم. جایش خالی بود این بود که آستین بالا زدم. شب عید مبعث رو به فال نیک گرفتم و گفتم بسم‌الله. شاید که لبخندی به لب دوستی آمد و دلی شاد شد:) مطالب طنز این وبلاگ در صورت تولیدی بودن با امضای طوبی منتشر می‌شود.

جستجو

لبخند به لبهای آنلاین:)

  • متین
  • avije danesh
  • نور الدین

اینا خنده‌دار تر بودن؟:)